جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اصول: (تعداد کل: 2)

اصول

[اُ] (ع اِ) جِ اصل(1). اساسها و بیخ و بن ها. (فرهنگ نظام). اصلها. جمع اصل که بمعنی بیخ است. (آنندراج) (غیاث). ریشه ها، و اصول و فروع؛ ریشه ها و شاخه ها. (ناظم الاطباء).
- اصول اظفار؛ بن های ناخن.
|| قواعد. قوانین. پایه ها. قواعد و قوانینی که هر علم...

اصول

[اَصْ وَ] (ع ن تف) جهنده تر بر کسی. حمله کننده تر.
- امثال: اصول من حمل.
و رجوع به صول و صوله شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.