جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اصداف: (تعداد کل: 2)
اصداف
[اِ] (ع مص) بازگردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اصداف کسی از چیزی؛ منصرف کردن و برگرداندن وی از آن. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || میل دادن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بچسبانیدن. (تاج المصادر بیهقی).
اصداف
[اَ] (ع اِ) جِ صَدَف، غلاف مروارید. (آنندراج) (منتهی الارب) (دهار) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). جِ صدف، بمعنی غشاء دُر. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). صدفها.
- اصداف درر؛ کنایه از ضمیر ارباب جود. (انجمن آرای ناصری).
- اصداف کحلی؛ کنایه از نه سپهر است. (انجمن آرای ناصری).
- اصداف درر؛ کنایه از ضمیر ارباب جود. (انجمن آرای ناصری).
- اصداف کحلی؛ کنایه از نه سپهر است. (انجمن آرای ناصری).