جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اسراء: (تعداد کل: 2)
اسراء
[اِ] (ع مص) بشب راه رفتن. (غیاث). بشب رفتن. (تاج المصادر بیهقی). سری. مسری. || در سراه درآمدن. بسوی سراه شدن. (منتهی الارب). || نزدیک شدن هنگام خایه کردن.
- اسراء جراده؛ قریب بیضه نهادن رسیدن ملخ. (منتهی الارب). تخم گذاری ملخ نزدیک رسیدن.
|| سیر کنانیدن بشب : سبحان الذی اسری...
- اسراء جراده؛ قریب بیضه نهادن رسیدن ملخ. (منتهی الارب). تخم گذاری ملخ نزدیک رسیدن.
|| سیر کنانیدن بشب : سبحان الذی اسری...
اسراء
[اُ سَ] (ع ص، اِ) جِ اسیر. (منتهی الارب). گرفتاران. بندیان. (غیاث). زندانیان.