جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه استقرار: (تعداد کل: 1)
استقرار
[اِ تِ] (ع مص) ثبات. سکون. آرام گرفتن. (غیاث) (تاج المصادر بیهقی). ثابت شدن. (غیاث). قرار و ثبات ورزیدن به جائی. آرمیدن. (منتهی الارب). قرار گرفتن: احوال امیرالمؤمنین القادر بالله و استقرار خلافت بر او. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 306). || جای گرفتن. (منتهی الارب). || قرار و ثبات دادن:...