[اِ تِ] (ع مص) دریافت. دریافتن. دریافتن چیزی را. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || طلب دریافتن چیزی کردن. طلب دریافت کردن. || استدراک مافات؛ تدارک آن. تدارک کردن مافات را. اراده کردن تدارک مافات را بچیزی. (منتهی الارب). || غلط گرفتن بر. یافتن غلط در. || دریافتن: بَل، استدراک راست...