جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ازهار: (تعداد کل: 2)
ازهار
[اِ] (ع مص) شکوفه بیاوردن نبات. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). ازّهار. شکوفه بیرون آوردن گیاه. (منتهی الارب). شکوفه برآوردن. || روشن کردن چراغ. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (غیاث اللغات). || ازهار نار؛ روشن گردانیدن آتش. (از منتهی الارب).
ازهار
[اَ] (ع اِ) جِ زَهر (دهار) و زَهره. (منتهی الارب). شکوفه ها. ج، ازاهیر.