جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ارضی: (تعداد کل: 2)

ارضی

[اَ] (ص نسبی)(1) منسوب به ارض. زمینی. خاکی. بری.
- آفات ارضی؛ مقابل سماوی.
- شکل ارضی؛ مکعب.
(1) - Terreux, euse. Terrestre.

ارضی

[اَ ضا] (ع ن تف) نعت تفضیلی از رِضی و رضوان. خشنودتر. راضی تر. || مرضی تر.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.