جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ارسال: (تعداد کل: 2)
ارسال
[اِ] (ع مص) فرستادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (مؤید الفضلاء) (غیاث). گسیل کردن. گسی کردن. ایفاد. فارسیان، ارسال را بر تحفه و سوغات استعمال کنند. (غیاث از مصطلحات) :شتاب کن در ارسال جواب این نبشته بسوی امیرالمؤمنین. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 314).
ارسال نیازم همگی ناز تو رد کرد
من خوب...
ارسال نیازم همگی ناز تو رد کرد
من خوب...
ارسال
[اَ] (ع اِ) جِ رَسَل. پاره های چیزی: جائت الخیل ارسا؛ ای قطیعاً قطیعاً. || بندهای نی :
ز بُسّد بزرینه نی دردمید
به ارسال نی داد دم را گذر.لوکری.
ز بُسّد بزرینه نی دردمید
به ارسال نی داد دم را گذر.لوکری.