جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اربد: (تعداد کل: 5)
اربد
[اَ بَ] (ع اِ) نام ماری است خبیث. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || شیر بیشه. (منتهی الارب). اسد. (اقرب الموارد). || (ص) ظلیم أربد؛ شترمرغ خاکسترگون. (منتهی الارب) (آنندراج). || سیاه با خالهای قرمز. (از اقرب الموارد). || (اِخ) از اعلام است. (از منتهی الارب).
اربد
[اَ بَ] (اِخ) قریه ای است در اردن نزدیک طبریه در سمت راست راه مصر. در آنجاست قبر مادر موسی بن عمران، و چهار قبر دیگر که حدس میزنند از آن اولاد یعقوب باشد. (از مراصد).
اربد
[اَ بَ] (اِخ) ابن ربیعه. شاعری است از عرب.
اربد
[اَ بَ] (اِخ) ابن شریح. شاعری است از عرب.
اربد
[اَ بَ] (اِخ) ابن صابی. شاعری است از عرب.