جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اخباری: (تعداد کل: 8)
اخباری
[اَ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اخبار. کسی که حکایات و قصص و نوادر را روایت کند. (انساب سمعانی). محدث. اثری. || در مقابل اصولی و مجتهد. در اصطلاح فقهای شیعه کسی است که فقط بظاهر احادیث تمسک کند و به ادلهء عقلیه نکند. || در زمان و...
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوبکر احمدبن حجربن الحسن بن مؤمل الاخباری. وی از قاسم بن محمد الانباری حدیث شنید و از او ابوالفتح بن مسرور البلخی روایت کند. (انساب سمعانی).
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوبکر یموت بن المزرع بن یموت البصری الاخباری. ابوسعیدبن یونس در تاریخ الغرباء ذکر او آورده و گوید: او بصری است و چندبار بمصر شد و بار آخر بسال 303 ه . ق. بود و در سنهء 304 از آنجا بیرون شد و هم بدانسال درگذشت....
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوالحسن علی بن احمدبن اسد التمیمی الاخباری. وی از اهل شهرزور است و به نیشابور نزول کرد و از ادبا و حفاظ شعر متقدمین و متأخرین و از علماء ایام ناس و انساب عرب بود و در آغاز به نیشابور اقامت داشت و مولد او شهرزور...
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوالحسن محمد بن احمدبن طالب الاخباری. وی ساکن شام بود و در طرابلس از ابوالقاسم عبدالله بن محمد البغوی و ابوبکر عبدالله بن ابی داود حرمی بن ابی العلاء و ابوبکر محمد بن الحسن بن درید و ابراهیم بن محمد بن عرفه و ابوعلی الحسین بن...
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوالحسین احمدبن محمد بن العباس بن عبدالله بن حفص بن عمر بن بیان الاخباری. وی از اهل بغداد است و از عبدالملک بن احمدبن الزیات و ابوبکر محمد بن الحسین بن درید الازدی و ابوبکر محمد بن القسم بن الانباری و نصربن احمد الخبزرزی و محمد...
اخباری
[اَ ری ی] (اِخ) ابوعبدالرحمان الهیثم بن عدی بن عبدالرحمان الطامی الکوفی الاخباری. ابوسعیدبن یونس ذکر او در تاریخ الغرباء آورده و گوید: او بمصر شد و آنجا از حیوه بن شریح و یونس بن برید الابلی و جز آن دو حدیث شنود و از آنجا بیرون شد و بسال...