جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه احرام: (تعداد کل: 3)
احرام
[اِ] (ع مص) آهنگ حج کردن. || بحرمت شدن. در حرمتی که هتک آن روا نیست درآمدن. || حرام بکردن. (تاج المصادر). || به ماههای حرام درآمدن. در ماه حرام شدن. (تاج المصادر). || در حرم مکه یا مدینه درآمدن. در حرم شدن. (تاج المصادر). || اِحرام مرأه؛ حائض شدن...
احرام
[اِ] (ع اِ) شَرب سیاه و از آن طیلسان کردندی. (رحلهء ابن جُبیر).
احرام
[اَ] (ع اِ) جِ حَرَم و حَریم.