جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه احداث: (تعداد کل: 2)
احداث
[اِ] (ع مص) ظاهر و پیدا کردن. || زنا کردن. || شکستن وضو. || صیقلی کردن شمشیر را. (منتهی الارب). آهن بزدودن. (زوزنی) (تاج المصادر). || نو ایجاد کردن. (منتهی الارب). نو کردن. (زوزنی). نو پیدا کردن. (مؤید الفضلاء). || حَدَث کردن. (تاج المصادر) (زوزنی). غایط کردن. || احداث، ایجاد...
