[اَ] (ع اِ) بهرِ. برایِ: فعلتُ ذلک من اَجراکَ؛ کردم این کار را ازبهر تو. (منتهی الارب).
[اَ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از جریان. روان تر: اَجرا من السیل تحت اللیل.
[اِ] (از ع، اِ) اِجْراء. اجری. جری. راتبه. وظیفه. مرسوم. ادرار. و امروز جیره گویند. (حواشی چهارمقاله ص 4). و از آن راتبه و مستمری جنسی خواهند مقابل مواجب، که معنی راتبه و مستمری نقدی دهد و آن جنس بوده بر خلاف جامگی که نقد بوده است : پس مسلمه...