جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اثیر: (تعداد کل: 14)

اثیر

[اَ] (معرب، اِ)(1) (از یونانی اِثِر(2) و لاتینی ای ثر(3)) کرهء نار که بالای کرهء هواست. فلک الدنیا. فلک الافلاک. (شعوری از محمودی). سایلی رقیق و تُنُک، بی وزن، که طبق عقیدهء قدما فضای فوق هوای کرهء زمین را فرا گرفته است. اتر(4) :
یکی آتشی داند اندر هوا
بفرمان یزدان فرمانروا
که...

اثیر

[اَ] (ع ص) نعت از اَثَر. مأثور. برگزیده. کریم. || یار خالص. || (اِ) جوهر شمشیر.

اثیر

[اَ] (ع ص، از اتباع) از اتباع است: شی ء کثیرٌ اثیر. مانند بثیر. (منتهی الارب).

اثیر

[اُ ثَ] (ع اِ مصغر) مصغر اَثَر.

اثیر

[اَ] (اِخ) وزیر بهاءالدوله بن عضدالدوله. رجوع به عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 327 شود.

اثیر

[اُ ثَ] (اِخ) جدّ مغیره بن جمیل. و این مغیره شیخ ابوسعید اشجّ بود. (منتهی الارب).

اثیر

[اُ ثَ] (اِخ) ابن عمرّیا. رجوع به اثیر سکونی شود.

اثیر

[اُ ثَ] (اِخ) سکونی. ابن عمرو معروف به ابن عمرّیا. طبیبی است. (منتهی الارب). و او کوفی بوده. رجوع به اثیر (صحرای...) شود.

اثیر

[اُ ثَ] (اِخ) (صحرای...) جائی است بکوفه منسوب به اثیربن عمرو السکونی الطبیب الکوفی معروف به ابن عمرّیا معاصر علی علیه السلام. (معجم البلدان) (مراصد).

اثیر

[] (اِخ) ابن بیسانی. رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 2 ص 427 س 10 شود.

اثیر

[اَ] (اِخ) ابومحمد محمد بن عبدالکریم. از اهل جزیرهء ابن عمر، جدّ ابوالسعادات مبارک بن محمد بن محمد ملقب به مجدالدین و معروف به ابن اثیر است. رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 6 ص 238 شود.

اثیر

[اَ] (اِخ) اخسیکتی. از شعرای مائهء ششم ه .ق . عوفی در لباب الالباب ج 2 ص 224 گوید:... شعر او آنچه هست مصنوع است و مطبوع و معانی او را ملک است و وقتی یکی از فضلا از داعی معنی این چند بیت که در قصیده ای معروف گفته...

اثیر

[اَ] (اِخ) اومانی. اثیرالدین. دولتشاه در تذکره ص 172 آرد: او مردی خوش طبع و فاضل بوده و دیوان او مشهور است و در علم شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود و اصل او از همدان است. اشعار عربی بسیار دارد و سخن را دانشمندانه میگوید. و هدایت در مجمع الفصحاء...

اثیر

[اَ] (اِخ) مجدالدین. مؤلف حبیب السیر در تحت عنوانِ «گفتار در بیان وصول اختر طالع مجدالملک یزدی به اوج اقبال و رجعت کوکب دولت خواجه شمس الدین محمد بحدود وبال» (ج 2 صص 37 - 38) آرد: مجدالملک که ولد صفی الملک ابوالمکارم بود در سلک وزیرزادگان یزد انتظام داشت...
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.