جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اتوکشیده: (تعداد کل: 1)
اتوکشیده
[اُ کَ / کِ دَ / دِ] (ن مف مرکب)جامه ای که اتو کرده باشند :
بغیر من که بتن نقش بوریا دارم
اتوکشیده که دارد قبای عریانی.اشرف.
بغیر من که بتن نقش بوریا دارم
اتوکشیده که دارد قبای عریانی.اشرف.