جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اتصال: (تعداد کل: 1)
اتصال
[اِتْ تِ] (ع مص) پیوسته شدن. (زوزنی). پیوستن . بچیزی پیوستن. پیوسته شدن کار. (تاج المصادر). پیوستگی. رسیدن. اتحاد. التصاق. ملاصقت. تلاصق :
تا نبودم من بحیدر متصل
علم حق با من نمی جست اتصال.
ناصرخسرو.
بنگر که هست منکر من، یا برادرم
دارد چنانکه داشت همی با من اتصال.
ناصرخسرو.
سبب اتصال وی [ بوصادق تبانی...
تا نبودم من بحیدر متصل
علم حق با من نمی جست اتصال.
ناصرخسرو.
بنگر که هست منکر من، یا برادرم
دارد چنانکه داشت همی با من اتصال.
ناصرخسرو.
سبب اتصال وی [ بوصادق تبانی...