جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آگه: (تعداد کل: 2)
آگه
[گَهْ] (ص) آگاه. باخبر. مطلع. مستحضر. عالم. خبیر. عارف. واقف :
چو آگه شد از مرگ فرزند شاه
ز اندوه گیتی بر او شد سیاه.فردوسی.
همانا خوش آمدْش گفتار اوی
نبود آگه از زشت کردار اوی.فردوسی.
بایوان یکی گنج بودش [ فرنگیس را ] نهان
نبد زآن کسی آگه اندر جهان.فردوسی.
ز خیمه برآورد پرخون سرش
که آگه...
چو آگه شد از مرگ فرزند شاه
ز اندوه گیتی بر او شد سیاه.فردوسی.
همانا خوش آمدْش گفتار اوی
نبود آگه از زشت کردار اوی.فردوسی.
بایوان یکی گنج بودش [ فرنگیس را ] نهان
نبد زآن کسی آگه اندر جهان.فردوسی.
ز خیمه برآورد پرخون سرش
که آگه...
آگه
[گَهْ] (اِخ) نام شاعری شیرازی از متأخرین، برادر نواب، متخلص به بسمل. از مریدان میرزا ابوالقاسم درویش شیرازی. وفات در 1244 ه .ق .