جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آگاهی: (تعداد کل: 2)
آگاهی
(حامص، اِ) شناخت. خبَر. نبأ. اطلاع. آگهی. || علم. معرفت. خبرت. وقوف. عرفان :
پس آگاهی آمد به اسفندیار
که کشته شد آن شاهزاده سوار.فردوسی.
پس آگاهی آمد بشاه بزرگ
ز مهراب و دستان سام سترگ.فردوسی.
پس آگاهی آمد ز فرخ پسر
بمادر که فرزند [ فریدون ] شد تاجور.
فردوسی.
پس آگاهی آمد ز هاماوران
بدشت سواران نیزه...
پس آگاهی آمد به اسفندیار
که کشته شد آن شاهزاده سوار.فردوسی.
پس آگاهی آمد بشاه بزرگ
ز مهراب و دستان سام سترگ.فردوسی.
پس آگاهی آمد ز فرخ پسر
بمادر که فرزند [ فریدون ] شد تاجور.
فردوسی.
پس آگاهی آمد ز هاماوران
بدشت سواران نیزه...
آگاهی
(اِ) اداره ای در شهربانی برای تعقیب بزهکاران. (فرهنگستان).