جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آنی: (تعداد کل: 5)
آنی
(اِخ) نام شهر و دژی استوار به ارمینیه، میان خلاط و گنجه.
آنی
(ع ص) آن. آب بغایت گرم. (مهذب الاسماء). || مرد بغایت بردبار.
آنی
[نی ی] (ع پسوند) انی. در بعض کلمات عرب بجای یاء نسبت آید، چون صنعانی، منسوب بصنعاء.
آنی
(ص نسبی، ق) فی الفور. فوری. آناً.
آنی
(پسوند) انی. حرف نسبت است چون یاء: خسروانی. کیانی. کاویانی. پهلوانی، بجای خسروی و کیی و کاوَیی و پهلوی :
ببخشای بر پهلوانیّ من
بدین بازوی خسروانیّ من.فردوسی.
برافراشته کاویانی درفش
همایون همان خسروانی درفش.فردوسی.
یکی پهلوانی نهادند خوان
نشستند بر خون او فرّخان.فردوسی.
کنون تاجت آوردم ای شاه و تخت
ببار آمد آن خسروانی درخت.فردوسی.
پیاده بدینسان ز...
ببخشای بر پهلوانیّ من
بدین بازوی خسروانیّ من.فردوسی.
برافراشته کاویانی درفش
همایون همان خسروانی درفش.فردوسی.
یکی پهلوانی نهادند خوان
نشستند بر خون او فرّخان.فردوسی.
کنون تاجت آوردم ای شاه و تخت
ببار آمد آن خسروانی درخت.فردوسی.
پیاده بدینسان ز...