جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آمیزش: (تعداد کل: 1)
آمیزش
[زِ] (اِمص) اسم مصدر و عمل آمیختن. مزاج. مزج. امتزاج. خلط. (دهار). اختلاط. ترکیب :
جود و احسان تو بی آمیزش آموزش است
هیچ دانا بچهء بط را نیاموزد شناه.سنائی.
مر آمیزش گوهران را بگوی
سبب چه که چندین صور زو بخاست؟
ناصرخسرو.
|| خلطه. مخالطت. معاشرت. الفت. صحبت. نشست و برخاست :
هرآنکس که باداد و...
جود و احسان تو بی آمیزش آموزش است
هیچ دانا بچهء بط را نیاموزد شناه.سنائی.
مر آمیزش گوهران را بگوی
سبب چه که چندین صور زو بخاست؟
ناصرخسرو.
|| خلطه. مخالطت. معاشرت. الفت. صحبت. نشست و برخاست :
هرآنکس که باداد و...