جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه آمیخته: (تعداد کل: 2)

آمیخته

[تَ / تِ] (ن مف / نف)درهم کرده. مخلوط. ممزوج. مشوب. مختلط. ملبوک. آگسته. مدوف :
طلخی و شیرینیش آمیخته ست
کس نخورد نوش و شکر بآپیون.رودکی.
- آمیخته تر بودن با کسی یا چیزی؛سازگارتر، مألوف تر، مأنوس تر بودن با آن :
ای رفیقان سخن راست بگویم شنوید
طبع من باری، با شوّال آمیخته...

آمیخته

[تَ / تِ] (اِ) جامه ای که جولایان پوشند.
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.