جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه آلی: (تعداد کل: 3)

آلی

(حامص) سرخی. سرخی نیم رنگ.

آلی

[لا] (ع ص) گوسفند بزرگ دنبه. کبش دنبه ناک. || مرد بزرگ سرین.

آلی

[لی ی] (ع ص نسبی)(1) منسوب به آلت.
- جسم آلی؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد: قولنج مرض آلی...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.