جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه آفتابی: (تعداد کل: 2)

آفتابی

(ص نسبی، اِ) منسوب به آفتاب. شمسی. || در آفتاب پرورده. در آفتاب بقوام آمده.
-گل قند آفتابی؛ گلقند آفتاب پرورد. مجازاً، لب معشوق:
گلقند آفتابی تو درهمی بچند؟
|| به آفتاب خشک شده: کشمش آفتابی.
- آفتابی شدن؛ سخت آشکار و علنی شدن، و بیشتر کاری زشت.
- || از خانه بیرون آمدن منزوی...

آفتابی

(اِخ) تخلص شاعری از مردم ساوه.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.