(اِ) بدائت (بدایت). بدء (بدو). ابتدا. ابتداء. فاتحه. مفتتح. شروع. سر. دخش. درآمد. صدر. مبدأ. اوّل. نخست. ازل. اصل. مقابل فرجام و انتها و انجام و بن و اَبَد :
چون فراز آمد بدو آغاز مرگ
دیدنش بیگار گرداند و مجرگ.رودکی.
بر اندازه بر هر کسی می خورید
ز آغاز فرجام را بنگرید.فردوسی.
همین است...