جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آشیان: (تعداد کل: 1)
آشیان
(اِ) آشیانه. خانهء مرغ. لانهء مرغ. مأوای طیر. آموت. کابک. کابوک. پدواز. تکند. عشّ. وکر. وکنه. اُکنه. وقنه. موکن. فراش. موکنه :
بدان هر عمود آشیانی بزرگ
نشسته برو سبز مرغ سترگ.فردوسی.
در آشیان چرخ دو مرغان زیرکند
کاندر فضای ربع زمین دانه میخورند.
ناصرخسرو.
از شمس دین چه آید جز افتخار دین
لابد که باز باز...
بدان هر عمود آشیانی بزرگ
نشسته برو سبز مرغ سترگ.فردوسی.
در آشیان چرخ دو مرغان زیرکند
کاندر فضای ربع زمین دانه میخورند.
ناصرخسرو.
از شمس دین چه آید جز افتخار دین
لابد که باز باز...