(اِ) زخم. کوب. ضرب : به آسیب پا و بزانو و دست همی مردم افکند چون پیل مست.عنصری. || صدمه. کوس. کوست. عیب و نقص یا شکستگی که از زخم و ضرب پیدا آید : همان گرد بررفت مانند دود ز آسیب رخسارهء مه شخود.فردوسی. اندوهم از آن است که یک روز مفاجا آسیبی از این دل...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.