جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آسمانی: (تعداد کل: 1)
آسمانی
[سْ / سِ] (ص نسبی) سماوی. فلکی. سپهری. چرخی. گرزمانی. گردونی. || نجومی. احکامی. احکام نجومی :
ولیکن اتفاق آسمانی
کند تدبیرهای مرد باطل.منوچهری.
|| عِلوی: اجرام آسمانی. || آسمانی، آبی آسمانی؛ رنگ آبی روشن. || نوعی از آتش بازی. || ربانی. الهی. خدائی. لاهوتی. غیبی. طبیعی. قدرتی (باصطلاح عوام) :
وگر آسمانی جز...
ولیکن اتفاق آسمانی
کند تدبیرهای مرد باطل.منوچهری.
|| عِلوی: اجرام آسمانی. || آسمانی، آبی آسمانی؛ رنگ آبی روشن. || نوعی از آتش بازی. || ربانی. الهی. خدائی. لاهوتی. غیبی. طبیعی. قدرتی (باصطلاح عوام) :
وگر آسمانی جز...