جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آزمایش: (تعداد کل: 1)
آزمایش
[زْ / زِ یِ] (اِمص) اسم مصدر آزمودن. بلا. بلاء. (ربنجنی). خبرت. (دَهّار). تجربه. تجربت. آزمون. رون. اروند. بلی. (دَهّار). بلیه. (دَهّار) (دستوراللغه). بلوی. (دَهّار). محنت. امتحان. ابتلاء. آزمودن. اختبار. امتحان. سنجش. آروین. رون :
جوانان دانندهء با گهر
نگیرند بی آزمایش هنر.فردوسی.
کنون من تو را آزمایش کنم
یکی سوی رزمت گرایش کنم
گَرَم...
جوانان دانندهء با گهر
نگیرند بی آزمایش هنر.فردوسی.
کنون من تو را آزمایش کنم
یکی سوی رزمت گرایش کنم
گَرَم...