جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آخور: (تعداد کل: 1)
آخور
[خُرْ] (اِ) آخُر (در تمام معانی) :
چنان بد که اسبی ز آخور بجست
که بد شاه پرویز را برنشست.فردوسی.
دگر اسب جنگی چل وشش هزار
که بودند بر آخور شهریار.فردوسی.
دو اسب گرانمایه زآخور ببرد
گزیده سلیح سواران گرد.فردوسی.
ز آخور همانگه یکی کرّه خواست
بزین اندرون نوز ناگشته راست.فردوسی.
ز آخور ببرده ست خنگ و سیاه
که بد...
چنان بد که اسبی ز آخور بجست
که بد شاه پرویز را برنشست.فردوسی.
دگر اسب جنگی چل وشش هزار
که بودند بر آخور شهریار.فردوسی.
دو اسب گرانمایه زآخور ببرد
گزیده سلیح سواران گرد.فردوسی.
ز آخور همانگه یکی کرّه خواست
بزین اندرون نوز ناگشته راست.فردوسی.
ز آخور ببرده ست خنگ و سیاه
که بد...