جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آبستن: (تعداد کل: 1)
آبستن
[بِ تَ] (ص) هر مادینه از انسان و حیوان که بچه در شکم دارد. حامل. حامله. آبست. بارور. باردار. حُبْلی. (دهار). بارگرفته. حمل برداشته :
پریچهره آبستن آمد ز مای
پسر زاد از این نامور کدخدای.فردوسی.
که ازبهر او ازدرِ بستن است
همان نیز بیمار و آبستن است.فردوسی.
گل آبستن از باد مانند مریم
هزاران پسر...
پریچهره آبستن آمد ز مای
پسر زاد از این نامور کدخدای.فردوسی.
که ازبهر او ازدرِ بستن است
همان نیز بیمار و آبستن است.فردوسی.
گل آبستن از باد مانند مریم
هزاران پسر...