جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تاج الدین: (تعداد کل: 206)
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) فرکاح عبدالرحمن بن ابراهیم. رجوع به عبدالرحمن ...شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) فریزنه. جوینی در تاریخ جهانگشای در «ذکر جنتمور و تولیت او در خراسان و مازندران» آرد :... پدرم با جمعی از معارف و اکابر از نشابور آیت فرار بر خواند و بر راه طوس بیرون آمد و در آن وقت از شارستان طوس یکی بود که او...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) فقهی. رجوع به تاج الدین عمر بن علی فقهی شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) فیروزشاه. هشتمین از سلاطین گلبرگه از 800 تا 825 حکومت داشت (ترجمهء طبقات سلاطین اسلام لین پول ص288).
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) قبائی. در «فیه ما فیه» آمده است:... می فرمود که تاج الدین قبائی (اصل : قبانی) را گفتند که این دانشمندان در میان ما می آیند و خلق را در راه دین بی اعتقاد می کنند گفت نی، ایشان می آیند میان ما و ما را بی...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) قرمانی. رجوع به تاج الدین ابراهیم قرمانی شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کاتب. رجوع به یحیی بن ابوعلی منصوربن الجراح المصری شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کازرونی رجوع به تاج الدین محمد بن محمد بن ابراهیم... شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (امیر...) کرمانی. خواندمیر در حبیب السیر در ترجمهء احوال سادات و علما و اشرافی که بعض ایشان با سلاطین آق قوینلو و زمره ای در ایام دولت ابد پیوندشاهی اکتساب فضل و کمال نموده اند آرد:... امیر تاج الدین کرمانی سیدی عظیم الشأن و بزرگی متعالی مکان...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کره بند یکی از مشاهیر خوشنویسان است و در عهد سلطان سلیم خان اول در حلب میزیست. (قاموس الاعلام ترکی).
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کریم شرق وزیر سلطان غیاث الدین بن محمد خوارزمشاه. رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص202 شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کندی زیدبن حسن بن سعید بغدادی مقری نحوی. نامهء دانشوران در ترجمهء احوال او آرد: کنیتش ابوالیمن و از بزرگان علمای ادب و نحو است در علم قرائت و نحو و فنون ادبیه مهارت داشته ولادتش صباح روز چهار شنبهء بیست و پنجم شهر شعبان از سال...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (شیخ...) کوکریدی. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمهء احوال اکابر مشایخ نام وی را چنین آرد: شیخ تاج الدین کوکریدی من ولایات همدان بتبریز در خانقاه صاجی ساکن است در طاعت درجهء عالی یافت. (تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص794).
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) کومیار. رجوع به تاج الدین علی کومیار عقیلی شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) (سید...) گور سرخی. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمهء احوال الجایتو سلطان محمد خدابنده آرد:... در سنهء خمس و سبعمائه سید تاج الدین گورسرخی که نایب امیر هورقوداق بود و به نیابت امیر سونج اتابک الجایتو سلطان رسید او را مخالفت کرد در عشرین شوال او...
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) گنجه ای. رجوع به تاج الدین احمدبن خطیب گنجه ای شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) محمد الارموی. رساله «الکمالیه فی الحقایق الالهیه» رازی را که بفارسی تألیف شده بود در سال 625 ه . ق. بعربی نقل کرد. (عیون الانباء فی طبقات الاطباء ج 2 ص30). رجوع به تاج الدین ارموی شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) محمد بن احمد بن سیف رجوع به محمدبن... شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) محمد بن عبدالکریم شهرستانی. رجوع به شهرستانی و کنزالحکمه ج2 ص81-84 و تتمهء صوان الحکمه ص137-143شود.
تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) محمد بن علی البار نباری الشافعی ملقب به طویر اللیل. وی در فقه و اصول و عربی و منطق فاضل بود. در سال 654 ه . ق. متولد شد و در نزد اصفهانی شارح محصول اشتغال بتحصیل جست و در قاهره بسال 717 ه . ق. وفات...