جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمار. ابوعبیدالله محمد بن عمران مرزبانی در الموشح از قول او نقل کرده است. رجوع به الموشح ص260 شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمار ابراهیم مقدسی صالحی. فقیه و محدثی صوفی است. متوفی بسال 688 ه . ق.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عماد الدین افقهسی. ملقب به شهاب الدین. فقیه شافعی. وفات وی به سال 808 ه . ق. بوده است. او راست: البحر الاجاج. التوضیح. ارجوزه فی النجاسات المعفوه عنها و شرحها. رساله فی الاوانی و الظروف و احکامها و ما فیها من المظروف. التعلیق علی المهمات.کتاب...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمار. ابوعبیدالله محمد بن عمران المرزبانی در الموشح از او روایت کرده است. (الموشح چ مصر ص260).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عماربن شادی بصری. مؤلف تجارب السلف آرد (ص177) که او مردی توانگر بود و ببصره رفت و بدانجا املاک خرید و دستگاه او بسیار شد و در اول آسیابان بود و بعد از آن به بغداد آمد حال او استقامت گرفت. گویند هر روز صد دینار...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمار مهدوی مکنی به ابوالعباس تمیمی. او راست: تفسیر موسوم به التفصیل الجامع لعلوم التنزیل و تیسیر فی القراآت و ریّ العاطش. وفات او را کشف الظنون در جائی 403 و جای دیگر 430 و جائی نیز 440 ه . ق. آورده است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر. رجوع به نجم الدین کبری و رجوع به ابوالجناب و رجوع به احمدبن عمر خیوقی شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر. مکنی به ابوالعباس اندلسی محدث. وی از حسن بن جهضم و جماعتی دیگر روایت دارد و ابن عبدالبر و ابن حزم از او حدیث استماع کرده اند. او راست: کتاب دلائل النبوه. وفات وی به سال 478 ه . ق. بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمران بن خبیر. محدث است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمران بن سلامه الالهانی النحوی. مکنی به ابوعبدالله. معروف باخفش قدیم. ابوبکر صولی بکتابی که در شعراء مصر کرده ذکر او آورده است و گوید احمدبن عمران عالمی نحوی و لغوی است و اصل او از شام است و علوم ادب بعراق فراگرفت و چون بمصر...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمران الصاغانی المقری مکنی به ابوالعباس. وی از مردم چاغان قریه ای بمرو بود و از ابوبکر الطرسوسی روایت کند.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن ابراهیم انصاری قرطبی مکنی به ابوالعباس و ملقب به جمال الدین محدث مالکی نزیل اسکندریه. وی صحیحین را مختصر کرده و او راست: شرح تلخیص صحیح مسلم موسوم به المفهم لما اشکل من تلخیص صحیح مسلم یا کتاب المفهم فی شرح صحیح مسلم و...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن احمدبن مهدی ملقب به کمال الدین. مؤلف کشف الظنون او را به شائی دلجی مصری شافعی ذکر کرده است. او راست: جامع المختصرات فی فروع الشافعیه و شرح آن. و نکت بر تنبیه شیخ ابواسحاق شیرازی. وفات وی به سال 757 ه . ق....

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن اسماعیل بن محمد بن ابی صوفی مکنی به ابوالعباس و ملقب به شیخ جمال الدین. او راست: شفاء الاسقام فی وضع الساعات علی الرخام.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن سریج. او پسرزادهء سریج بن یونس بن ابراهیم بن حارث مروزی است که از معارف زهاد و اصحاب کرامات بشمار میرود. ابن سریج خود رئیس شافعیان و مروج مذهب ایشان بود و طریقت محمد بن ادریس بوجود او رونق گرفت و فقه آن امام...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن الضحاک المصری. خوندمیر در حبیب السیر (ج1 ص298) آرد که در همین سال 293 ه . ق. احمدبن عمر الضحاک المصری که در اصفهان قاضی بوده و در اصناف علوم تصانیف دارد از عالم انتقال نمود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن عبدالخالق بزاز.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن عثمان جندی. وی نجدیات ابومطهر ابیوردی را شرح کرده است.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن علی طرف مکنی به ابوالعباس البرجی. فقیهی نحوی است. (روضات الجنات ص58 س4).

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن عمر بن علی مکی عروضی سمرقندی مکنی به ابوالحسن و ملقب بنظام الدین و متخلص بنظامی. وی از مختصان دربار ملوک غوریه بامیان بوده است و بین سال های 551 و 552 مجمع النوادر یا چهار مقاله را به نام شمس المعالی علی بن مسعودبن الحسین...

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.