جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ابوعبدالله: (تعداد کل: 918)
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مختاربن محمد بن احمد هروی. رجوع به مختار... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) المداینی. از روات حدیث است و عمروبن هرم از او روایت کرده است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مراکشی. او راست: کتاب تاریخ. (کشف الظنون).
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مرحوم بن عبدالعزیز عطار. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مرزبانی خراسانی. محمد بن عمران بن موسی بن سعیدبن عبدالله. مولد او به سال 297 ه . ق. و وفات در سنهء 378 ه . ق. یکی از بزرگترین مورخین و اخباریین، با علمی واسع و لهجه ای صادق. و کتب ذیل از اوست: کتاب...
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مرزوق الشامی الحمصی. از روات حدیث است و از ابی اسماء الرحبی روایت کند.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) المزنی. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسعودبن احمد. رجوع به مسعود... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن ابی عمران البطین. یا مسلم بن مخراق. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن ابی مریم. محدّث است و اسامه بن زید از او روایت کند.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن کعب. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن کیسان ملائی. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن یسار. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلم بن یسار، مولی طلحه... رجوع به مسلم... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مسلمه الرازی. از روات حدیث است و از او داودبن عبدالرحمن روایت کند.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مصعب بن ثابت بن عبدالله بن الزبیر. رجوع به مصعب... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مصعب بن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن الزبیربن العوام. رجوع به مصعب بن عبدالله... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مصعب بن المقدام. از روات حدیث است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مطرف بن عبدالله بن شخیر. رجوع به مطرف... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) مطیع. والد عبدالله بن مطیع. صحابی است و نام او بجاهلیت عاص بود.