جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محمد: (تعداد کل: 694)
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابوالعبر هاشمی. رجوع به ابوالعبر هاشمی شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابوهاشم. رجوع به ابوهاشم محمد شریف مکه و الاعلام زرکلی ج3 ص878 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) اخشیدبن طغج فرغانی اولین کس از آل اخشید در مصر. او به سال 318 ه . ق. از طرف خلیفه نامزد حکومت مصر شد و در 323 ه . ق. بدانجا رفت و در 327 ه . ق. لقب اخشیدی (عنوان رسمی امرای فرغانه) اختیار کرد...
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) افضل الدین. رجوع به افضل الدین (خواجه...) محمد شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) افندی. رجوع به بیومی محمد افندی و الاعلام زرکلی ج 3 ص874 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) السعیدبن عبدالعزیز، مکنی به ابوزیان (محمد ثالث). هجدهمین از امرای بنی مرین مراکش (774 - 776 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص122)
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) المرتضی... رجوع به ابوالقاسم محمدالمرتضی شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) المؤیدبن ابی القاسم. دومین از ائمهء صنعا (1029 - 1054 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص189).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) المهدی. اولین از امرای حمودی جزیره الخضراء (431 - 440 ه . ق.).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) المهدی بن احمدبن الحسن. ششمین از ائمهء صنعا (1097 - 1128 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص189).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الناصر چهارمین از موحدین (595 - 611 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص113).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الناصر. ناصرالدین بن قایتبای. بیستمین از ممالیک برجی (901 - 904 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص164).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الناصر. هشتمین از ائمهء صنعا (1126 - 1128 ه . ق.). زامباور در معجم الالقاب و الاسرات (ص189) نام الناصر محمد بن الحسین را در فترت حکومت ششمین و هفتمین از ائمهء صنعا آورده است.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الواثق. مکنی به ابوزیان (محمدالرابع بن ابی الفضل) بیست و سومین از امرای بنی مرین مراکش (788 - 789 ه . ق.) (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص122).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الهادی بن اسماعیل پنجمین از ائمهء صنعا (1092 - 1097 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص189).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) الهادی المجیدبن علی بن الحسین(؟) نهمین از ائمهء صنعا (1139 - 1140 ه . ق.). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 189).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) امام محمد باقر(ع)... رجوع به امام محمد باقر و باقر (امام محمد...) شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) اولجایتو... خدابنده (سلطان ...) پادشاه مغولی. رجوع به خدابنده و رجوع به اولجایتو، سلطان محمد... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) بدرالدین سبط الماردینی، ریاضی دان مشهور. وی در حدود سال 826 ه . ق. متولد شده است و دارای مؤلفاتی چند در هندسهء عالی و جیوب قوسها و قطع و مقنطرات ارتفاع می باشد که در کتابخانهء خدیویهء مصر موجود است و نیز کتاب تحفه الالباب...
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) بیرم... رجوع به بیرم خامس و الاعلام زرکلی ج 3 ص874 شود.