جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بشیر: (تعداد کل: 79)

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن قاسم بن عمر شهابی از بزرگترین امرای شهابیان بود که در لبنان و وادی التیم سوریه اهمیت و شکوه فراوان داشتند. وی در قریهء غزیر (نزدیک بیروت) متولد شد. در کودکی پدر را از دست داد و بعدها بمراتب عالی رسید. از آنجمله امارت لبنان بود. (1203...

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عبدالمنذر انصاری مشهور به کنیهء خود ابولبابه است. و در اسم او اختلاف است. رجوع به ابولبابه و الاصابه ج1 ص164 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عبدالله انصاری خزرجی. ابو موسی بن عقبه از ابن شهاب و ابوالاسود از عروه وی را در زمرهء کسانی که در یمامه شهید شده اند آورده است ولی ابن اسحاق وی را بشیر نامیده است. رجوع به بشر و الاصابه ج1 ص164 و الاستیعاب شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عتیک بن قیس... انصاری در جنگ احد حضور یافت و در یمامه کشته شد. رجوع به الاصابه ج1 ص164 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عرفطه جهنی یا بشیربن عقربه و بشیربن عمروبن محصن. رجوع به بشر و الاصابه ج1 ص164 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عقبه. پسر ابو مسعود عقبه و از صحابه است. زمان حضرت رسول (ص) را درک کرده است و بعض احادیث از پدرش نقل کرده و در جنگ صفین در رکاب حضرت علی (ع) بوده است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عقربه، ابوالیمان. یکی از صحابه است و پدرش در یکی از غزوات در معیت حضرت رسول (ص) بشهادت رسید. وی بعدها در فلسطین سکونت گزید. بعضی احادیث از وی منقول است برخی ماجراها با عبدالملک بن مروان دارد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عمر در سال هجرت متولد شد و در سال 85 ه . ق. درگذشت و در زمان حجاج، عریف قوم خود بود برخی او را اسیر نامیده اند. رجوع به الاصابه ج1 ص188 و الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عمر بن محصن اویسه برادر ثعلبه بن عمر بن عمره بشربن عمر. در سنهء پانزده ق. شهید شد. رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی 1328 ه . ق. لندن ص220 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عمرو، ابوعمره یکی از صحابه و انصار است و در محاربهء صفین بهمراه حضرت علی (ع) شهادت یافت. نامش را بشر هم آورده اند. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عمر بن حنش بن عبدالقیس ملقب به جارودالمعلی. نسبش بزرگوار است. رجوع به بشر و تاریخ گزیده چ عکسی 1328 ه . ق. لندن ص220 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عمر و خولانی مصری مکنی به ابوالفتح. وی از عکرمه و ولیدبن قیس تجیبی روایت دارد و حیات بن شریح و ابن لهیعه و لیث از وی روایت دارند ابوزرعه او را محدث مصری ثقه دانسته است. (از حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ص120).

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن عنبس بن زیدبن عامر بن... انصاری ظفری. وی در جنگ احد حضور یافت و در جنگ جسر شهید شد. بنا بر گفتهء ابن ماکولا وی را نُسَر هم گفته اند. رجوع به الاصابه ج1 ص164 و الاستیعاب و قاموس الاعلام ترکی ج2 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن فدیک مکنی به ابوصالح. ابن سکن گوید صحبت داشت و گویند صحابی پدر اوست و وی فقط رؤیت داشت. (از الاصابه ج2 ص175).

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن کعب بن ابی الحمیری... سیف در فتوح آورده است وی یکی از امرای یرموک بود و با ذکر اسامی گفته است چون ابوعبیده از یرموک رفت و بدمشق فرود آمد وی را جانشین خود در آن شهر کرد. و رجوع به الاصابه ج1 ص164 شود.

بشیر

[بُ شَ] (اِخ) ابن کعب عدوی بن شاهین و عبدان او را در صحابه یاد کرده اند و برخی صحبت او را منکر شده اند. رجوع به الاصابه ج1 ص188 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن لیث بن نصربن سیار برادر رافع. بزمان هارون الرشید در سمرقند خروج کرد و بسال 190 ه . ق. بر سپاهیان خلیفه پیروز شد و ثروت بسیار بدست آورد و سال بعد که بقصد تسخیر خراسان رفت بر دست هرثمه بن اعین اسیر شد و در طوس...

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن مالک فرستادهء عمر بن سعد. همراه سر سیدالشهدا نزد عبیدالله زیاد بود و رجزخوانی او در مجلس ابن زیاد و کشته شدن بر دست او معروف است. رجوع به حبیب السیر چ 1333 ه . ش. خیام ج2 ص57 شود.

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن مروان حکم. یکی از چهار پسر مروان حکم و برادر عبدالملک که از جانب وی ایالت کوفه یافت و در سال اربع و سبعین (74 ه . ق.) درگذشت. رجوع به حبیب السیر چ 1333 ه . ش. خیام ج2 ص136، 148 و 151 و مقدمهء ابن...

بشیر

[بَ] (اِخ) ابن مسعود انصاری بدری. ابن منده نام وی را آورده و حدیثی از او تخریج کرده است. وی از کسانی است که درک محضر پیامبر (ص) را کرده است. رجوع به الاصابه ج1 ص174 شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.