جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کامل: (تعداد کل: 34)
کامل
[مِ] (اِخ) ... الجحدری. ابویحیی کامل بن طلحه الجحدری. از رجال حدیث بود به سال 145 در بصره متولد شد و در بغداد سکونت گزید و هم در آنجا به سال 231 ه .ق. درگذشت. (الاعلام زرکلی چ 1 ص807).
کامل
[مِ] (اِخ) الشیخ کامل القصاب. از پیشوایان استقلال سوریه است. (1373 - 1290 ه .ق). رجوع به محمد کامل بن احمدبن عبدالقادر شود.
کامل
[مِ] (اِخ) بهاءالدوله عبداللهخان از نواب هند و بیت زیر از اوست:
گذشت عمر که گرد سر تو میگردم
هنوز گردش من گرد خاطر تو نگشت.
(قاموس الاعلام ترکی).
گذشت عمر که گرد سر تو میگردم
هنوز گردش من گرد خاطر تو نگشت.
(قاموس الاعلام ترکی).
کامل
[مِ] (اِخ) سلیمان الخوری عیسی. او راست «الحاجیات و الکمالیات» که شامل سخنرانی او در شهر حمص به سال 1908 است. (معجم المطبوعات ج2 ص1943). رجوع به سلیمان الخوری عیسی شود.
کامل
[مِ] (اِخ) شیرازی. معروف به مصلح الدین و بیت زیر از اوست:
شب فراق تو از خون دیده دامانم
چنان پرست که نتوانم از زمین برخاست.
(قاموس الاعلام ترکی).
شب فراق تو از خون دیده دامانم
چنان پرست که نتوانم از زمین برخاست.
(قاموس الاعلام ترکی).
کامل
[مِ] (اِخ) خلخالی. مؤلف ریاض العارفین آرد: اسم سعیدش ملک سعید از فضلای خلخال و از شعرای صاحب حال. علوم عقلی و نقلی را با تصوف جمع کرده، از قال بحال رسیده، و شراب معرفت چشیده، مدتها در شیراز از خلق انزوا گزیده، و بذکر حق آرمیده، و اوقات را...
کامل
[مِ] (اِخ) شیرازی، از شعرای شیراز و بیت زیر از اوست:
مدار گرمی بازار ما بغمزهء تست
دمی که چشم تو خفته ست بخت ما خفته ست.
(قاموس الاعلام ترکی).
مدار گرمی بازار ما بغمزهء تست
دمی که چشم تو خفته ست بخت ما خفته ست.
(قاموس الاعلام ترکی).
کامل
[مِ] (اِخ) کاشانی، همشیره زادهء میرتقی کاشانی صاحب تذکره است و بیت زیر از اوست:
هرگز به سوی من نگهش جلوه گر نشد
شمشیر او بخون من از ننگ تر نشد.
(قاموس الاعلام ترکی).
هرگز به سوی من نگهش جلوه گر نشد
شمشیر او بخون من از ننگ تر نشد.
(قاموس الاعلام ترکی).
کامل
[مِ] (اِخ) (الملک...) احمدبن خلیل برادرزادهء صلاح الدین ایوبی مجاهد معروف. رجوع به الملک الکامل شود.
کامل
[مِ] (اِخ) ملک... شعبان محمد بن قلاوون. رجوع به الملک الکامل در لغتنامه و شعبان (الکامل) ابن محمد (الناصر) در اعلام زرکلی شود.
کامل
[مِ] (اِخ) مصطفی. رجوع به مصطفی کامل شود.
کامل
[مِ] (اِخ) الملک... صاحب میافارقین. رجوع به الملک الکامل و محمد بن غازی شود.
کامل
[مِ] (اِخ) محمد... الخلعی. موسیقی دان مصری. «موسیقی شرقی» و «نیل الامانی فی ضروب الاغانی» از تألیفات اوست. صدای دلکشی داشت و عود می نواخت و در قاهره وفات یافت (1292-1357 ه .ق.). رجوع به محمد کامل در اعلام زرکلی شود.
کامل
[مِ] (اِخ) (ملک...) ناصرالدین محمد بن عادل. رجوع به ابوبکر محمد بن ایوب و ص 60 و 61 و 152 نقودالعربیه شود.