جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ارسلان: (تعداد کل: 25)

ارسلان

[اَ سَ] (اِخ) زنگی. نقیب سیستان. (تاریخ سیستان ص 355).

ارسلان

[اَ سَ] (اِخ) سلطان الدوله. رجوع به ارسلانشاه بن مسعود غزنوی شود.

ارسلان

[اَ سَ] (اِخ) سمرقندی از امرای ابوعلی سیمجور. رجوع بتاریخ بیهقی چ فیاض ص 207 و رجوع به ارسلان بیک شود.

ارسلان

[اَ سَ] (اِخ) غزنوی. رجوع به ارسلانشاه بن مسعود غزنوی شود.

ارسلان

[اَ سَ] (اِخ) هندوبچه. والی قهستان و از امرا و قوّاد سلطان محمود که بر سر ابوالقاسم سیمجور تاخته او را بولایت جنابذ انداخت. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 270، 271).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.