جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن فضل بن علی بن احمدبن طاهر قرشی طلحی تیمی اصفهانی مکنی به ابوالقاسم و ملقب به قوام السنه. متوفی 535 ه . ق. از اعلام حفاظ و امام تفسیر و حدیث و لغت و از شیوخ سمعانی در حدیث. او راست: تفاسیر، از جمله تفسیر...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن محمد بن علی بن هانی اللخمی الغرناطی. رجوع به ابوالولید اسماعیل... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن المستنصر. رجوع به اسماعیل الظافر... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن مصطفی قونوی مکنی به ابوالفدا. وی مفسر است و مولد او قونیه و وفات وی در دمشق بسال 1165 ه . ق. بود. او راست: حاشیهٌ علی تفسیرالبیضاوی در هفت مجلد. (اعلام زرکلی ج 1 ص 112).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن موسی بن سلام. علامه در خلاصه الاقوال گوید: کشی از صاحب ترجمه روایتی استخراج کرده. شهید ثانی بر این موضع از خلاصه حاشیه ای نوشته است که این اسماعیل مجهول است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 144 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن یزیدبن ربیعه ملقب به سید حمیری شامی اسلامی امامی (105-173 ه . ق.). صاحب روضات آرد: وی از بزرگان شعراء عرب و از ارکان فضلاء ادب است، نظیر وی از جهت احاطهء بفنون اشعار و مهارت در نظم قصص و اخبار شنیده نشده، چنانکه گویند...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد اسکاف شاگرد عیاشی. شیخ طوسی او را در باب «من لم یرو عنهم» و کسانی که از امامان دوازده گانه روایت نکرده اند یاد کرده. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 142 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد اسکندرانی مکنی به ابن مکنسه. شاعر است. وفات وی بسال 500 ه . ق. است. (قاموس الاعلام ترکی در کلمهء ابن مکنسه).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد اصفهانی. وی در بغداد حدیث گفت. از جمله بوسایطی از ابی هریره روایت کرده که رسول صلی الله علیه فرمود: کل صلاه لایُقرأ فیها باُمّالقرآن فهی خِداج. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص213).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد افضل مکنی به ابوالقاسم اصفهانی. او را تصانیف مشهوره است. (تاریخ گزیده چ لندن ج1 ص802).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد جرباذقانی (جرفادقانی) مکنی به ابوالفضل. یکی از شعرای اصفهان و از جملهء ابیات اوست در وصف اصفهان:
یا اصفهان سقیت الخمر صافیهً
اذ قلت قلت لها سقیاً غوادیها
لاحبذا جبل الریان من جبل
و حبذا لی مصلاها و وادیها
بزندروذ دیون قد مطلت بها
و ان اعش فزمانی سوف یقضیها
یا بقعه هی...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمدحسین بن محمدرضابن علاءالدین محمد مازندرانی مشهور به خاجوئی. مؤلف روضات گوید: وجه نسبت اخیر چنانکه ما در مصنفات مشهورهء وی دیده ایم، توطن اوست در محلهء خواجو که از محلات اصفهان است. وی عالم بارع و حکیم جامع و ناقد بصیر و محقق نحریر و از...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد حضرمی یمنی مکنی به ابوالذبیح. او راست: اساس التصریف. و شرح مهذب ابواسحاق شیرازی. وفات وی بسال 676 ه . ق. است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد خزاعی. در کتاب کافی باب معرفت امام روایتی از جعفربن بشیر از صاحب ترجمه از ابی عبدالله (ع) آمده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 144 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد شریف بن علی شریف مراکشی حسنی علوی طالبی مکنی به ابوالنصر و ملقب به مظفّربالله. رجوع به مظفربالله... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد صفار. مؤلف الموشح ازو نقل کرده است. (الموشح ص 121).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد طلحی اصفهانی مکنی به ابوالقاسم. رجوع به اسماعیل بن محمد بن فضل بن علی... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد غرناطی. مکنی به ابوالولید. رجوع به ابوالولید اسماعیل... شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد قمی نحوی. ابن الندیم ذکر او آورده و گوید او راست از تصانیف: کتاب الهمز. کتاب العلل. (معجم الادباء ج 2 ص 357). و رجوع بروضات ص 113 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد قمی قنبره. شیخ طوسی در فهرست او را غیر از اسماعیل بن محمد مخزومی مکی دانسته است. رجوع به اسماعیل بن محمد بن اسماعیل بن هلال و رجوع به قنبره شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.