جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خالد: (تعداد کل: 286)
خالد
[لِ] (اِخ) کرد سلیمانیه ای رجوع به خالد سلیمانیه ای شود.
خالد
[لِ] (اِخ) نبلی، مکنی به ابوالولید وی تابعی و محدث است رجوع به ابوالولید خالدالنبلی شود.
خالد
[لِ] (اِخ) نجار وی یکی از شاعران عرب است و عتبی می گوید: ابراهیم بن خراش این ابیات خالدالنجار را برای من خواند: الیوم من هاشم بخّ و أنت غداً مولی و بعد غد حلف من العرب أن صح هذا فانت الناس کلهم یا هاشمی، یا مولی و یا عربی...
خالد
[لِ] (اِخ) نحوی، مکنی به ابوالفضل از تابعان بوده است.
خالد
[لِ] (اِخ) نقشبندی رجوع به خالد ضیاءالدین و خالد بغدادی و خالد کرد سلیمانیه ای شود.
خالد
[لِ] (اِخ) هدادی رجوع به خالدبن یزید هدادی شود.