جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حسین: (تعداد کل: 333)
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن فرج اصفهانی بغدادی. ابوعلی معروف به ابن خیاط از محدثان اصفهان بوده است. رجوع به ذکر اخبار اصبهان ج1 ص276 شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن فضل اصفهانی. رجوع به راغب و حسین سرخسی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن فقیه. رجوع به حسین حضرمی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن فیروزشاه امیر غیاث الدین. رجوع به غیاث الدین سلطان حسین شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قار یاغدی. رجال شناس فقیه. او راست: «بضاعه المزجاه» در رجال و شرح روضهء کافی و جز آن. (ذریعه ج1 ص113).
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاسم بن عبیدالله مکنی به ابوعلی و ملقب به عمیدالدوله وزیر مقتدربالله عباسی بود و پدر او قاسم لقب ولی الدوله داشت. در تجارب الامم مسکویه آمده است که خلیفه او را بسیار دوست گرفت، چنانکه بدست خویش او را طعام میفرستاد و هم فرمان کرد...
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاسم طبری مکنی به ابوعلی. متوفی 350 ه . ق. او راست: الافصاح در شرح مختصر مزنی و جز آن. (کشف الظنون).
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاسم عیانی. رجوع به حسین عیانی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاسم یمنی. رجوع به حسین یمنی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاسم کاتب. رجوع به حسین کاتب و ابوعبدالله کاتب شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاضی عسکر علوی معروف به ابی الرکب و ابن ابی الرکب. وی پسر محمد بن حسین بن حسن بن زیدبن حسین خطیب شاعر بود. در 698 ه . ق. / 1299م. متولد و در 17 شعبان 762 ه . ق. / 1361م. درگذشت. دیوان خطب بنام...
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قاوان. رجوع به حسین بن شهاب الدین گیلانی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن قحطبه حلبی. محدث است. (تاریخ گزیده صص287-293).
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن کرنیب. رجوع به حسین بن اسحاق بن ابراهیم شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن کمال الدین بن محمد بن حسین بن محمد بن حمزه معروف به ابن النقیب شاعر. متولد 1031 ه . ق. / 1622م. و متوفی 1072 ه . ق. / 1662م. او راست: تذکرهء حسنیه در شعر و شعراء. (معجم المؤلفین از خلاصه الاثر ج2 ص105) (هدیه...
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن کوران. از متکلمان جبری (مجبره) است. (ابن الندیم).
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن ماکولا. رجوع به حسین جرفادقانی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن مبارک. رجوع به حسین موصلی و حسین زبیدی و حسین صیرفی شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن محسن علوی. رجوع به حسین سبزواری شود.
حسین
[حُ سَ] (اِخ) ابن محمد. معروف به ابن الفراء مکنی به ابوعلی. از رجال سیاسی قرن چهارم هجری و دهم میلادی است. او راست: «رسل الملوک و من یصلح للرساله و السفاره». (معجم المؤمنین از فهرست مکتبهء ظاهریهء دمشق).