جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسحاق: (تعداد کل: 403)

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن ابی طلحه مدنی. شیخ طوسی در رجال خود وی را از اصحاب سجاد (ع) و باقر (ع) شمرده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 114). خوندمیر در حبیب السیر ذیل وقایع سنهء ثلثین و مائه (130 ه . ق.) آرد: هم درین سال در مدینه...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن ابی فروه مکنی به ابوسلیمان. محدّث است. رجوع شود به المصاحف ص 187.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن حرث بن نوفل بن عبدالمطلب مدنی. شیخ طوسی در رجال خود او را از اصحاب سجاد (ع) شمرده است و گویا امامی باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 114).

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن سعدبن مالک اشعری قمی. در رجال شیخ طوسی در یک مورد وی بنام اسحاق قمی از اصحاب باقر (ع) خوانده شده، و دیگر بار با تمام القاب فوق در عداد اصحاب صادق (ع) آمده است و نیز شیخ طوسی در فهرس گوید: او راست کتابی...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن علی بن حسین مدنی. شیخ طوسی در رجال خود وی را در عداد اصحاب صادق (ع) آورده است و در کتاب کافی در باب «من قال لااله الا الله» گوید: فضیل بن عبدالوهاب از او روایت کند. و نیز در کافی در باب «النهی عن...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله بن محمد السلمی النیسابوری ملقب به خُشْک. محدث است و او را خشکی نیز گفته اند. وی از حفص بن عبدالله السلمی سماع دارد و از او ابن الشرفی و حسن بن اسماعیل الربعی روایت کنند. ابن القراب گوید: او بسال 267 ه . ق. درگذشت....

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله انصاری مکنی به ابویحیی. یکی از مشاهیر تابعین و از اهالی مدینه. محدثین معروف مانند مالک و عیینه و اوزاعی شمه ای از احادیث شریفه را از وی نقل کرده اند. موثق بودن او متفق علیه است. وی در سنهء 132 و بروایتی دیگر در سال...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله الزعفرانی الاصبهانی. محمد بن ابراهیم الکنانی از او روایت دارد. ابونعیم اصفهانی گوید: بعض شیوخ ما او را یاد کرده و چیزی بدین نیفزوده است. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 1 ص 219). و در جای دیگر همان کتاب (ص 217) آرد: اسحاق بن عبدالله...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله الشیبانی. رجوع به اسحاق بن عبدالله الزعفرانی شود.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالله نیشابوری، ملقب به خُشْک. رجوع به اسحاق بن عبدالله بن محمد السلمی شود.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عبدالملک بن صالح هاشمی. او از دست خلیفه هرون الرشید ولایت مصر یافت و خلیفه دختر خود عالیه را بزنی باو داد. (حبیب السیر ج 2 جزو 3 ص 87).

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عثمان کلابی بصری مکنی به ابویعقوب. محدث است و از اسماعیل بن عبدالرحمن بن عطیه و از او ابوالولید هشام بن عبدالملک روایت کند.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن عطاء خراسانی مکنی به ابوعبدالرحمن. محدث است.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی مکنی به ابوعون. رجوع به ابی عون شود.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی. ششمین و آخرین مرابطین. (جلوس 541 ه . ق.). (طبقات سلاطین اسلام ص 37).

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی بن سلیمان. او راست: ترجمهء کتاب فارسی در علاج انواع دواب و خیل و بغال و بقر و غنم و ابل. (ابن الندیم).

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی بن عبدالله بن عباس. ابن عبدربه از او نقل قول کرده است. رجوع به عقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 5 صص 346 - 347 شود.

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی بن (یوسف بن تاشفین لمتونی) مُلَثَّمی. آخرین سلطان از ملوک معروف به مُلَثَّمین از مرابطین مغرب. وی در سنهء 539 ه . ق. پس از مقتول شدن برادرش تاشفین بن علی در حداثت سن بر تخت مراکش جلوس کرد و در سال 541 ه . ق....

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی الرهاوی. طبیبی متمیز و عالم بکلام جالینوس و صاحب اعمالی نیکو در صناعت طب است. او راست: کتاب ادب الطبیب. کناشی که آنرا از عشر مقالات جالینوس معروف به میامر گرد کرده است در ترکیب ادویه بحسب امراض اعضا از سر تا قدم. و جوامع، که...

اسحاق

[اِ] (اِخ) ابن علی حنفی مکنی به ابوالظاهر و ملقب به نجم الدین. متوفی بسال 711 ه . ق. او راست: تحقیقاتی بر هدایهء مرغینانی در دو مجلد. (کشف الظنون).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.