جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مقود: (تعداد کل: 3)
مقود
[مِقْ وَ] (ع اِ) افسار. ج، مقاود. (مهذب الاسماء). افسار. (نصاب). پالهنگ. (دهار). آنچه بدان کشند از رسن و مهار و لگام و جز آن. ج، مقاود. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) :
جام نخواهد بکف او در مطرب
اسب نخواهد به زیر او در مقود.منوچهری.
اسبان، هشت سر...
جام نخواهد بکف او در مطرب
اسب نخواهد به زیر او در مقود.منوچهری.
اسبان، هشت سر...
مقود
[مُ قَوْ وَ] (ع ص) کوه دراز. (منتهی الارب) (آنندراج). کوه دراز و طولانی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ستور کشیده شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به تقوید شود.
مقود
[مَ] (ع ص) ستور کشیده شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).