جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه علی: (تعداد کل: 1,808)

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن عبدالجلیل فرغانی مرغینانی حنفی، ملقب به برهان الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی مرغینانی شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن عبدالرحمان بن محمد باعلوی. رجوع به علی سقاف شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن عبدالرحمان سقاف علوی، ملقب به نورالدین. رجوع به علی سقاف شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن علی بن ابی بکربن عمر بن احمدبن عبدالرحمان بن محمد خزرجی انصاری مکی شافعی، مشهور به ابن جمال مصری. رجوع به علی مصری شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن علی بن محمد بن أبی بکربن عبدالله بن عمر بن عبدالرحمان بن عبدالله یمانی زبیدی شافعی، مشهور به ناشری و ملقب به موفق الدین. رجوع به علی ناشری شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن علی هروی موصلی، ساکن حلب، مکنی به ابوالحسن. رحاله و خطیب بود که به علم سیما و چهره آشنایی داشت. اصل وی از هرات بود و در موصل متولد شد و در بسیاری از شهرها گردش کرد. و در دههء دوم رمضان سال 611 ه...

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی بکربن محمد بن علی بن محمد بن شراد برعی أبیاری زبیدی یمنی شافعی، مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی برعی شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حزم قرشی دمشقی مصری شافعی، مشهور به ابن نفیس و ملقب به علاءالدین. طبیب و دانشمند مشهور قرن هفتم هجری. رجوع به ابن نفیس و کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج7 ص58 و کشف الظنون ص463 و 1024 و سایر صفحات و ایضاح المکنون بغدادی ص188...

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حزین، ملقب به علاءالدین. رجوع به ابن نفیس و علی بن ابی حزم قرشی... شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حسن سندی مدنی، ملقب به نورالدین. رجوع به علی سندی شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حسن فضلوی. پدر او ابوالحسن فضلوی رئیس کردانی بود که در سال 500 ه . ق. از جبل السماق شام به لرستان آمدند. و علی را واقعه ای در شکار اتفاق افتاده است که در تاریخ حبیب السیر مذکور میباشند، بدانجا مراجعه شود. (از حبیب السیر...

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حسین عبدالرحیم سلمی، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. ادیب و لغوی و خطاط. رجوع به ابن قصار (ابوالحسن علی بن...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حمزه. وی را سفری به حج در معیت امام جعفر الصادق (ع) دست داده بود و از آن امام درین راه معجزاتی دیده است که تفصیل آن در تاریخ حبیب السیر آمده است. (از حبیب السیر چ خیام ج2 ص73).

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی حمله، مکنی به ابونصر. محدث بود. و نیز رجوع به ابونصر علی شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن أبی رافع، علی بن عبدالله بغدادی، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی رافع. رجوع به ابن ابی رافع و علی بغدادی (ابن عبدالله...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی رجال، علی شیبانی مغربی، مشهور به ابن ابی الرجال و مکنی به ابوالحسن منجم است (406 - 454 ه . ق.). او راست: البارع فی أحکام النجوم و الطوالع. رجوع به ابن ابی الرجال و نیز به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج7 ص92 و فهرس...

علی

[عَ] (اِخ) ابن أبی زهران، علی بن یعقوب بن شجاع بن علی بن ابراهیم بن محمد بن ابی زهران موصلی شافعی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی زهران. رجوع به علی موصلی (ابن یعقوب بن شجاع بن...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی زید محمد بن علی نحوی استرابادی، ملقب به فصیحی و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن ابی زید...) شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی سعدبن أبی الفرج خیاط، مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی خیاط شود.

علی

[عَ] (اِخ) ابن ابی سعید عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی صدفی یمنی مصری، مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن یونس (ابوالحسن علی بن...) و علی بن عبدالرحمان بن... شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.