جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه علوی: (تعداد کل: 45)
علوی
[عَ لَ] (اِخ) میرزا حسین بن میرزا محسن. رجوع به علوی سبزواری شود.
علوی
[عَ لَ] (اِخ) میر محمدطاهر. شاعر. رجوع به علوی کاشانی شود.
علوی
[عَ لَ] (اِخ) ناصربن رضابن محمد بن عبدالله علوی حسینی، مکنی به ابوابراهیم. رجوع به علوی حسینی شود.
علوی
[عَ لَ] (اِخ) یحیی بن عبدالله علوی، ملقب به ناصرالدین. عالم در علوم نقلی و عقلی. وی از امرا بود و مدتی نیابت قضا را در شیراز عهده دار بود. او در قرن هشتم هجری میزیست، و در فقه کتابهای بسیاری تألیف کرد. (از معجم المؤلفین ج13 ص208 از شدالازار...
علوی
[عَ لَ] (اِخ) یحیی بن قاسم بن عمر بن علی علوی حسنی یمانی صنعانی، ملقب به عزالدین. رجوع به علوی یمانی شود.