جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زید: (تعداد کل: 49)
زید
وی امیر مکه بود و در همانجا به سال 1014 ه ق « الشریف زیده » [زَ] (اِخ) ابن محسن بن حسین بن حسن بن ابی نمی، معروف به متولد شد و به سال 1041 ه ق به امارت مکه رسید و سیرتی نیکو داشت و در دوران...
زید
[زَ] (اِخ) ابن مربع صحابی است (منتهی الارب) (آنندراج).
زید
[زَ] (اِخ) ابن مرثد رجوع به ابوعثمان شود.
زید
[زَ] (اِخ) ابن مره رجوع به ابوالمعلی شود.
زید
[زَ] (اِخ) ابن موسی بن جعفر خواندمیر دربارهء وی چنین نویسد: افضل اولاد امام موسی بلکه اشرف جمیع برایا علی بن موسی الرضا بود، اما زیدبن موسی در ایام خروج ابوالبرایا بن اهواز والی شده بصره را در حیز تسخیر کشیده آتش در خانه ها و باغات بنی لقب...
زید
او از طایفهء طی است وی از دلیران دوران « زیدالخیل » [زَ] (اِخ) ابن مهلهل بن منهب بن عبدرضا، مکنی به ابومکنف و ملقب به لقب داده اند مردی بلندقامت بود و چون سوار بر اسب شدی « زیدالخیل » جاهلیت بود و بدان جهت که اسبان فراوان داشت...
زید
[زَ] (اِخ) ابن وهب الجهنی، مکنی به ابوسلیمان وی برای زیارت حضرت رسول اکرم حرکت کرد و در راه بود که حضرت رسول (ص) درگذشت او از عمر و حضرت علی (ع) و ابن مسعود و کبار صحابه روایت دارد و بعد از جماجم درگذشت (از صفه الصفوه ج 3...
زید
[زَ] (اِخ) ابن یحیی البحتری رجوع به ابونضره شود.
زید
[زَ] (اِخ) علوی، مکنی به ابوهاشم او در اوائل قرن پنجم در گیلان ادعای امامت می کرد و بدست طایفه ای از الموتیان بقتل رسید شود « زیدی علوی » 470 ذیل - رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 صص 469.