جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حصین: (تعداد کل: 44)
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن قیس بن قنان متی. پس از پدر خود قیس که کاتب هشام بن عبدالملک بن مروان بود نزد هشام شغل پدر داشت و پس از وی کاتب مروان شد و سپس به ابن هبیره پیوست و پس از اخذ امان خدمت منصور خلیفه و بعد خدمت...
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن مالک بن ابی عوف بجلی. سردار بجلیان در جنگ قادسیه بود. (الاصابه ج2 ص20 و 62).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن مخارق. از علمای شیعه است. او راست: کتاب التفسیر و کتاب جامع العلم. (ابن الندیم).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن محصن انصاری. ابن حجر سه تن بدین نام از صحابه و انصار پیغمبر شمرده با اختلاف اندک یکی را محصن بن نعمان و دیگری را محصن بن عامر و سوم را محصن خطمی انصاری خوانده است. (الاصابه ج2 ص20 و 21).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن مروان جشمی. از وافدین بر پیغمبر بوده است. (الاصابه ج2 ص21).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن مشمت التمیمی. صحابیست. و او تمام ملک خویش بصدقه داد و حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه مقداری زمین بدو بخشید. (الاصابه ج2 ص21).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن معلی بن ربیعه عقیلی. صحابی است. (الاصابه ج2 ص21).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن منذربن وعله الرقاشی، مکنی به ابوعبدالله محمد و بعضی گفته اند ابوساسان محدث است. رجوع به احوال رودکی ص127 و البیان و التبیین ج2 ص142 و ج3 ص874 و مجمل التواریخ و القصص ص511 شود.
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن منذر. از بنی زهل بن ثعلبه. وی به روز صفین حامل لواء بود و در آن جنگ کشته شد. (الانساب).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن نضله الاسدی. صحابیست و رسول اکرم صلوات الله علیه او را نامه ای فرستاده است. (الاصابه ج2 ص21) (عقدالفرید ج3 ص333).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن نمیر انصاری. ابن حجر نام وی را از ابن اسحاق در مغازی نقل کرده و سپس شخص دیگری را با تردید بهمین نام یاد کرده است. (الاصابه ج2 ص21 و 22) (امتاع الاسماع ص479) (تاریخ گزیده ص162 و 223 و 261) (عقدالفرید ج3 ص342 و ج4...
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن نیار. یکی از عمال پیغمبر بود سیف و طبری وی را یاد کرده اند. (الاصابه ج2 ص22).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن وجوح الانصاری الاوسی. صحابیست او با برادر خویش محصن بن وجوح در جنگ قادسیه کشته شدند. (الاصابه ج2 ص22).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن هریم تمیمی. در داستان رده ذکری دارد. (الاصابه ج2 ص62).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن یزید الکلبی. صحابیست. و گویند او 134 سال عمر یافته است. و بعض احادیث از او منقول است. (الاصابه ج2 ص22).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن یزید الحارثی. صحابیست. و صد سال بزیسته است و بعض احادیث روایت اوست. (الاصابه ج2 ص23).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) ابن یعمر العبسی. صحابیست. (الاصابه ج2 ص23).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) احمسی. ابن ام الحصین. از تابعان بوده است. (الاصابه ج2 ص52).
حصین
[حُ صَ] (اِخ) احمسی. ابن عمرالاحمسی، مکنی به ابی عمر. محدث است.
حصین
[حُ صَ] (اِخ) جذامی. خود و برادرش در داستان رده ذکر شده اند. (الاصابه ج2 ص62).