جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حسن: (تعداد کل: 522)
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بحرالعلوم طباطبائی نجفی. درگذشتهء نهم جمادی الاول 1255 ه . ق. او راست: التاریخ المنظوم که در آن تواریخ وفیات علمای شیعه را سروده است. (ذریعه ج3 ص289).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالاحوص. رجوع به حسن بن عبدالعزیز شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوبکربن اشمدبن بدرالدین. رجوع به حسن مقدسی شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوبکربن احمد فارقانی طباخ. در 680 ه . ق. بزاد و در 761 ه . ق. درگذشت. محدث بود و ابن رافع نامش را حسین نوشته است. (در رالکامنه ج2 ص14 - 15).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالحسن دیلمی. رجوع به دیلمی شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالحسن الفرات. رجوع به حسن بن الفرات شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابی حصینه. رجوع به حسن بن عبدالله بن احمدبن عبدالجبار شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوحمزهء حسینی. او راست: التفهیم. (ذریعه ج4 ص361).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابی صفره. رجوع به حسن بن حسین بن عبدالله بود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابی طالب یوسفی ملقب به عزالدین. او راست: شرح مختصر نافع بنام کشف الرموز. (قصص العلماء تنکابنی ص308). و شاید همو باشد که در ذریعه وفات او را در کازرون به سال 1168 ه . ق. نوشته و «اصحاب الاجماع» را از تألیفات او شمرده است....
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوعمرو شرابی. رجوع به ابوالحسن و تجارب الامم ج2 ص340 و الاوراق صولی صص149 - 235 شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوعلی محمد بن عبدالرزاق. قاری است. (از تاریخ بیهقی 163).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالقاسم کاشانی. متولد 1303 ه . ق. او راست: احکام الجمعه و احکام الشریعه و جز آن. (ذریعه ج1 ص296 و ج2 ص244 و ج4 ص63).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالقاسم کاشانی بن عبدالحکیم (1275 - 1351 ه . ق.). او راست: جواب الکتاب الوارد من حیدرآباد. (ذریعه ج5 ص186).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالقاسم بغدادی حلبی واعظ. در ربیع الاول 731 ه . ق. درگذشت. (دررالکامنه ج2 ص33).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابوالمجدبن علی آدمی حموی. از احمدبن ادریس حدیث شنید و برهان الدین حلبی از وی. (دررالکامنه ج2 ص33).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن ابی هریره. رجوع به حسن بن حسین بن ابی هریره شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن احمدبن ابراهیم. رجوع به حسن باشعیب شود.
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن احمدبن ابوبکر. در 760 ه . ق. قاضی حاجیان شد و در 762 ه . ق. درگذشت. (دررالکامنه ج2 ص11).
حسن
[حَ سَ] (اِخ) ابن احمدبن الیاس صوفی. بدر نابلسی قطعه شعر او را که در شوال 753 ه . ق. سروده است، نقل کرده است. (دررالکامنه ج2 ص10).