جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حسن: (تعداد کل: 522)

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن زیاد کوفی. رجوع به حسن لولوی و ذریعه (ج6 ص321) شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن زید علوی ملقب به داعی، امام زیدیه طبرستان. رجوع به حسن طبری بن محمد بن اسماعیل شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن زیدبن علی بن ابی طالب. پنج سال از طرف منصور عباسی حاکم مدینه بود. ولادتش در مدینه به سال 83 ه . ق. و مرگش در حاجر در 168 ه . ق. بود. (انساب سمعانی) (زرکلی چ1 ص236) (ذریعه ج4 ص286).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن زین الدین علی شهید ثانی بن احمدبن جمال الدین ابومنصور تقی بحرینی شیعی امامی (959 - 1011 ه . ق.)، معروف به صاحب معالم. او راست: تحریر طاوسی. دیوان شعر. شرح اثناعشریه. شرح مختصر نافع. فوائد مکیه. کتاب الاجازات. مسکن الفؤاد. مشکاه القول السدید معالم الدین....

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن زین الدین بن عمر. رجوع به حسن حلبی شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سری کاتب از اصحاب صادق. عبدی انباری و حسن بن محبوب از وی روایت دارد. او راست: کتاب الاصل. (ذریعه ج2 ص119، ج6 ص321 و ج2 ص146) (اتقان المقال).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سعید اهوازی، برادر حسین بن سعید است. این دو برادر تفسیری تألیف کرده اند که به تفسیر ابن سعید معروف است. و به همین شکل تألیف سی کتاب میان این دو برادر به اشتراک معروف میباشد. (ذریعه ج7 ص47).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سعیدبن عبدالله، ملقب به علم الدین شاتانی (510 - 599 ه . ق.). فقیه شاعر است و در موصل درگذشت. (وفیات الاعیان) (الاعلام زرکلی چ1 ص227).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سفیان نوی حافظ شیبانی. رجوع به حسن نسوی شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سلام جیلانی بن حسن تیمجانی در زمان تألیف ریاض العلماء (1106 ه . ق.). شیخ الاسلام گیلان بود. او راست: حاشیه بر شرح لمعه. (ذریعه ج6 ص93).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) سلیمان بن خالد حلی عاملی. در 802 ه . ق. اجازه ای به حسین بن محمد حمویانی داده است و خود شاگرد محمد بن مکی شهید است. او راست: مختصرالبصائر. (ذریعه ج1 ص172 و 124).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سلیمان بن زیاد طائی حلبی. ناظر لشکر حلب بود و در 768 ه . ق. درگذشت. (دررالکامنه ج2 ص16).

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سماعه. رجوع به حسن بن محمد بن سماعه بن مهران شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سواربن بابا بهنام، مکنی به ابوالخیربن الخمار (381 - 489 ه . ق.). مسیحی بود و مسلمان شد. او راست: «تدبیر المشایخ» و تفسیر ایساغوجی و 23 کتاب دیگر او در فلسفه و علوم در هدیه العارفین (ج1 ص277) یاد شده است. و رجوع به ابوالخیر...

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سهل بن نوبخت، منجم. او راست: «الانواء». (ذریعه ج2 ص409) (قفطی ج4 ص400). و رجوع به خاندان نوبختی شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن سهل بن عبدالله سرخسی، کاتب و خطیب فصیح، وزیر مأمون عباسی و پدر پوران زوجهء مأمون بود و شعرا در مدح او قصیده ها دارند. در پایان عمر به مرض سویداء گرفتار و دیوانه شد و او را زنجیر کردند و در خراسان به سال 203...

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن السیوفی. رجوع به حسن حصکفی شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن شاوربن طرخان. رجوع به حسن نفیسی شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن الشجری. رجوع به حسن بن احمدالشجری شود.

حسن

[حَ سَ] (اِخ) ابن شدقم. رجوع به حسن بن علی بن حسین بن شدقم شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.