جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حسام الدین: (تعداد کل: 44)

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) خلیل بن بدرالدین خورشیدنام حکمران پنجم از سلالهء اتابکان لر کوچک و نوادهء شجاع الدین خورشید مؤسس سلالهء نامبرده میباشد که پس از عزالدین عموزادهء پدر خویش به تخت حکمفرمائی جلوس کرد و پس از اندکی در تاریخ 640 ه . ق. وفات یافت. (از تاریخ...

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) رازی. رجوع به حسام رازی شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) زرین کمر. یکی از حکمرانان رویان و رستمدار از سلسلهء پادوسیان معروف به گاوباره. از 351 تا 386 ه . ق. حکم راند. رجوع به حسام الدوله زرین کمر شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) سحابی. رجوع به حسام الدین بن حسین شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) صاحب یکی از امراء دربار ارغوان خان. (حبیب السیر چ خیام ج3 ص126).

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) علی برادر شمس الدین ملک الجبال محمد بن فخرالدین مسعود دوم از ملوک شنسبانی بامیان است. رجوع به حسام الدین غوری شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) علی آبادی حنفی فقیه. او راست: «فوائد حسام الدین» و «کامل الفتاوی».

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) علی بن احمد رازی. رجوع به علی... شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) علی بن مسعودبن حسین. رجوع به علی بن فخرالدین مسعودبن عزالدین حسین شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) علی هندی. رجوع به علی... شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) عمر ایلواکوش یکی از امرای اتابک افراسیاب حاکم لرستان است. رجوع به تاریخ گزیده ص544 شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) عمربک بن شمس الدین درنگی بن شرف الدین تهمتن بن بدربن شجاع بن خورشید. یازدهمین فرمانروای اتابکان لر کوچک است که پس از جمال الدین خضر از طرف کیخاتو حکومت کرد و سپس به امر قازان خان به قصاص خون پدر در 695 ه . ق....

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) عمر بن عبدالعزیزبن مازهء حنفی ملقب به صدر شهید بخاری. پسر امام برهان الدین بخاری حنفی است و او از مشاهیر فقهاء ماوراءالنهر بود و در سنهء 536 ه . ق. در جنگ قطوان که در حوالی سمرقند مابین سلطان سنجر و گورخان خطائی روی داد...

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) عوض خلجی. از ملوک خلج بنگاله ملقب به غیاث الدین غوری است. گویند: حسام الدین عوض در سلک خلجان گرمسیر غور انتظام داشت و بغایت نیکوسیرت و پسندیده اخلاق بود و در اوائل حال روزی فی الجمله متاعی بر درازگوشی از موضعی به موضعی میبرد و...

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) غوری ابوالحسن علی پسر فخرالدین مسعودبن عزالدین حسین و برادر شمس الدین محمد ملک الجبال از شاهزادگان ملوک غوریه است که نظامی عروضی چهارمقاله را برای وی تألیف کرد و در حق وی گوید: و ثنا بر پادشاه وقت، ملک عالم مؤید منصور حسام الدوله والدین......

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) فومنی حاکم فومن و رشت بود و پس از جنگ با شاه اسماعیل صفوی به وی تسلیم گردید. خوندمیر آرد: شیوع یافت که وی از متابعت خدام پادشاهی سر می پیچد... بنابر آن تسخیر گیلان پیشنهاد گشت... عساکر به جنگل و بیشهء گیلان درآمده آغاز نهب...

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) قتلق بوقا. شاگرد اُرموی یکی از دانشمندان و استادان در موسیقی است.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) کوسج. او راست: الاستیفاء الکوسجیه در شرح وقایه.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) کینخواری چنانکه در سفرنامهء مازندران و استرآباد رابینو ص80 آمده است. رجوع به حسام الدوله کینخواری شود.

حسام الدین

[حُ مُدْ دی] (اِخ) محمد بن حسام. رجوع به محمد بن حسام... و ابن حسام شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.