جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه تبریزی: (تعداد کل: 43)

تبریزی

[تَ] (اِخ) خواجه میرعلی. از مفاخر قرن هفتم هجرت که واضع و مخترع خط نستعلیق است و بهمین جهت به قدوه الکتاب موصوف می باشد. رجوع به پیدایش خط و خطاطان و ریحانه الادب ج 1 ص202 شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) شمس. رجوع به شمس تبریزی شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) شمس الدین عبدی. وی تا عهد غازان خان در حیات بود. او راست: 1 - شرح مطالع و متن اقلیدس. 2 - رساله الحساب. (از تاریخ گزیده چ برون ص806).

تبریزی

[تَ] (اِخ) شیخ امام جعد. معاصر فقیه زاهد بود و بمقبرهء کحیل مدفون است. (تاریخ گزیده چ برون ص788). رجوع به تبریزی (شیخ فقیه زاهد)شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) شیخ بابا فرج. رجوع به بابا فرج شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) شیخ فقیه زاهد که بسال 592 ه . ق. درگذشت بعهد راضی خلیفه. برادرش در آزمون او را بزیارت گوری برد که در او مرده نبود، او به نور کرامات دریافت، برخاست و گفت بر سر گور تهی بیش از این نتوان نشست. (تاریخ گزیده چ برون ص788).

تبریزی

[تَ] (اِخ) صائن الدین. حمدالله مستوفی آرد: صائن الدین تبریزی به تبریز نماند از اشعار اوست:
دوش این دلم از درد جدایی میسوخت
ز اندیشهء آن تا تو کجایی میسوخت
تا از شب تیره روز روشن بدمید
بیچاره دلم چو روشنایی میسوخت.
(تاریخ گزیده چ برون ص792).

تبریزی

[تَ] (اِخ) علی بن عبدالله تاج الدین ابوالحسن الاردبیلی التبریزی الشافعی. ساکن قاهره که بسال 746 ه . ق. درگذشت. او راست: 1 - القسطاس (احکام در علم حدیث). 2 - افرادالاحادیث الضعفاء در دو جزء. 3 - تنقیح المفتاح که در علم معانی و بیان و تألیف سکاکی است....

تبریزی

[تَ] (اِخ) علی رضا عباسی. رجوع به عباسی و ریحانه الادب ج 1 ص203 شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) قاضی شعب التبریزی مکنی به ابوصالح. وی از ابوعمران موسی بن هلال و از او خلادبن عاصم حدیث کند. (از انساب سمعانی ج 1 ورق 104 الف).

تبریزی

[تَ] (اِخ) قطب الدین عتیقی. پدر جلال الدین عتیقی است. اشعار نیک دارد و منها:
من ازین بار که رخ سوی سفر می آرم
از دل ودیدهء خود خون جگر می بارم
جز خدا هیچ کسی نیست که داند حالم
همدمی نیست که باشد نفسی غمخوارم
اندرین قافله کس نیست ز من سوخته تر
بیم آن...

تبریزی

[تَ] (اِخ) محراب. از خوشنویسان تبریز است، و در خط نسخ دست داشت. قرآنی بخط وی در مسجد ابراهیم پاشا در استانبول موجود است که تاریخ کتابت آن 909 ه . ق. است. (ریحانه الادب ج 1 ص204 از پیدایش خط و خطاطان).

تبریزی

[تَ] (اِخ) محمد الحنفی. او راست: میزان الادب. (از معجم المطبوعات چ مصر ج 1 ستون 628).

تبریزی

[تَ] (اِخ) محمد بن السید محمد بن عبدالله الحسینی التبریزی عفیف الدین الشافعی. وی ساکن مدینه بود و بسال 855 ه . ق. در همانجا درگذشت. او راست: حاشیهء بر اربعین النوویه. حاشیهء بر شمائل. مولد النبی صلی الله علیه و سلم. نفائس التنصیص فی شرح التلخیص. (از اسماءالمؤلفین ج...

تبریزی

[تَ] (اِخ) محمد بن رجب التبریزی الشافعی. از تصانیف اوست: «نفخ المسک فی شرح تتمه السلک» که بسال 909 ه . ق. آن را بپایان رسانید. (اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 224).

تبریزی

[تَ] (اِخ) محمد بن عبدالله ملقب به ولی الدین، یا، ولی الله و مکنی به ابوعبدالله الخطیب العمری التبریزی. از علماء قرن هشتم هجری. او راست: 1 - الاکمال فی اسماءالرجال. 2 - مشکاه المصابیح. (از معجم المطبوعات چ مصر ج 1 ستون 627).

تبریزی

[تَ] (اِخ) محمدزمان بن کلب العلی التبریزی الشیعی الامامی. شاگرد مولانا محمدباقر مجلسی است که در حدود سال 1131 ه . ق. درگذشت. او راست: شرح زبده الاصول. فرائدالقوائد (الفوائد؟) فی احوال المدارس و المساجد. (از اسماء المؤلفین ج 2 ستون 316).

تبریزی

[تَ] (اِخ) ملامحمدحسین. از اهالی تبریز و از علما و خوش نویسان مشهور است. میرعماد و علیرضا عباسی از شاگردان وی بودند. رجوع به پیدایش خط و خطاطان و ریحانه الادب ج 1 ص 205 شود.

تبریزی

[تَ] (اِخ) ملک محمود پسر ملک مظفرالدین بود و از اکابر جهان. اشعار خوب دارد، منها:
وقت نیامد هنوز کاورمت در کنار
عمر به آخر رسید تا کی از این انتظار؟
عمر و جوانی بباد میگذرد بیدرنگ
فرصت ایام عیش فوت مکن زینهار
وقت غنیمت شمر ورنه چو فرصت نماند
ناله کرا داشت سود گریه کی...

تبریزی

[تَ] (اِخ) میرحسین یا میرحسن. از شعرای نامی ایران در عهد شاه عباس کبیر است و در حسن خط نیز مهارت بی پایان داشته و هر دو خط جلی و خفی را خوب مینوشته و در زمان خود در تمامی دیار آذربایجان و عراق و خراسان نظیری نداشته و شعر...

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.